حجت الاسلام و المسلمین سهراب مظفری میانجی نماینده آیات عظام شبیری زنجانی و علوی گرگانی در تهران در گفت و گو با قدس آنلاین گفت: حضرت ابراهیم علیه السلام با ایمان قلبی به اینکه خداوند تنها خالق کل هستی و بر همه چیز قادر و تواناست اقدام به شکستن بت ها کرد. از حیث تشبیه معقول به محسوس " با مثال" همانند زمانی که انسان سوار هواپیما آنچه را روی زمین است، بسیار کوچک میبیند وقتی خداوند را تنها خالق هستی بخش میدانیم به این معناست که همه در برابر خداوند ناتوانند. از این روست که حضرت ابراهیم در عصری که کسی جرأت جسارت به بتها را نداشت آنها را در هم کوبید چرا که از باور توحیدی عمیقی برخوردار بود.
وی در ادامه افزود: استواری ایمان در انسان موضوع مورد تأکید قرآن کریم است. انسانی که در ایمان خود استوار باشد و حقایق عالم هستی را درک کند از کافران رویگردان است ودرعرصه زندگی تمامی بتهای دروغین را از سر راه توحید و یکتاپرستی و عمل به آموزه های توحیدی برمیدارد. قطعاً انسان توحیدی میداند که خداوند متعال عالم را برای رفع طبیعی احتیاجات انسان آفریده از این رو انسان مومن و متعبد نیز در مسیر توحید و یکتاپرستی از مسیر طاغوتها و خواستههای آنها دور مانده و با آنها مبارزه میکند.
استاد حوزه در ادامه خاطر نشان کرد: دل بریدن از همه علایق و خواستههای مادی آزمایش بعدی حضرت ابراهیم (ع) بود. حضرت ابراهیم و همسرش سارا بیش از نیم قرن در حسرت داشتن فرزندی بودند که در نهایت حضرت ابراهیم با تضرع هایی که به درگاه خداوند یکتا داشتند که دعایم را اجابت کن صاحب فرزندی به نام اسماعیل از کنیز بانو سارا به نام " بانو هاجر" شدند. بعد از آنکه حضرت ابراهیم (ع) دارای فرزندی شد و او را اسماعیل نامید، مورد آزمایش و امتحانهای بزرگی قرار گرفت؛ چرا که تاریخ زندگی انبیا گواهی دهنده این موضوع است که اولیای خدا تحت آزمایشهای سخت و سنگین قرار می گیرند.
حجت الاسلام و المسلمین سهراب مظفری میانجی در ادامه گفت: حضرت ابراهیم به فرزندش اسماعیل سخت علاقهمند و دلبسته شد و این دلبستگی روز به روز افزایش یافت. قطعا هر چیزی که موجب دلبستگی انسان شود مورد توجه خدا نیست لذا خداوند در قرآن بر این نکته تأکید کرده است که اگر به سایر موارد دنیوی بیشتر از وجود خالق یکتا علاقمند شوید باید منتظر عذاب باشید لذا در تداوم همین دلبستگی حضرت ابراهیم به فرزندش است که موضوع ذبح کردن حضرت اسماعیل پیش میآید.
وی دراین باره بیان داشت: یکی از نکات مورد توجه در قربانی کردن فرزند صداقت و دوری از دروغگویی است که حضرت ابراهیم (ع) آن را در مواجهه با فرزند و پاسخ به ایشان به معرض نمایش می گذارد. هنگامی که حضرت اسماعیل از پدر درباره قربانی سؤال کرد؛ حضرت ابراهیم به وی گفت که از طرف خداوند مامور به قربانی کردن اوست. در این هنگام است که حضرت اسماعیل گوشه دیگری از تسلیم محض خدا بودن را به نمایش گذاشت و خطاب به پدر گفت: که مرا بردبار خواهی یافت. هنگامی که پدر و پسر تسلیم فرمان خدا شدند و ابراهیم صورت اسماعیل را به منظور قربانی کردن روی خاک نهاد آن هنگام اسماعیل عرض کرد: ای پدر صورتت را از صورت من باز دار و صورتم را بپوشان دست و پایم را نیز ببند و آنگاه کارد بر حلقومم قرار ده.
استاد و پژوهشگر مسائل دینی توضیح داد: در این هنگامه سخت زمانی که حضرت چاقو را بر گلوی فرزند کشید، امین وحی جبرئیل کارد را برگردانید و ابراهیم دید کارد برگشته ،دوباره آن عمل را با شدت تکرار کرد. چندین بار این حرکت تکرار شد و در نهایت جبرئیل قوچی زیر دست حضرت ابراهیم گذاشت واسماعیل را بیرون کشید. در این اثنا صدایی از جانب مسجد بلند شد که ای ابراهیم عمل تو به راستی صورت پذیرفت و مورد قبول خداوند قرار گرفت چرا که فرمان الهی را تمکین نمودی و خداوند نیکوکاران را پاداش می دهد پس گوسفند بزرگی را به جهت قربانی به جای او فرستاده شد تا به جای اسماعیل فدا شود. قطعا فرستادن قوچی به جای ذبح فرزند ناشی از استواری ایمان پدر و پسر وسربلند در آمدن از آزمایش الهی است.آزمایشی که هر کسی توان انجام آن را ندارد. عید قربان تلألویی از انوار رحمت خداوند است؛ در جایی که انسان خود را مطیع محض اوامر خداوندی بداند.
انتهای پیام/
نظر شما